دیوار
دنیایی که در آن شعر نیست،حتما چیزی کم دارد..
درباره وبلاگ


دیوار چیست؟ آیابه جزدو پنجره روبه روی هم اما بی منظره؟



<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1

ابزار رایگان وبلاگ

نويسندگان
عاطفه

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
پنج شنبه 6 شهريور 1393برچسب:روز دختر,مهدی سهیلی,دخترم با تو سخن میگویم,, :: 11:40 :: نويسنده : عاطفه

دخترم با تو سخن می گويم ‏

زندگی درنگهم گلزاريست ‏

و تو با قامت چون نيلوفر،شاخه ی پر گل اين گلزاری ‏

من به چشمان تو  گلهای فراوان دیدم  ‏

گل عفت ، گل عصمت،گل صدرنگ اميد ‏

گل فردای بزرگ

گل فردای سپيد

میخرامی و تورا مینگرم

چشم تو آينه ی روشن دنیای من است ‏

تو همان خرد نهالی که چنین بالیدی

راست چون شاخه سر سبز برومند شدی

همچو پر غنچه درختی همه لبخند شدی

دیده بگشای و در اندیشه ی گل چینان باش

همه گلچین گل امروزند ، همه هستی سوزند

کس به فردای گل باغ نمی اندیشد!!!

آنکه گرد همه گلها به هوس می چرخد،

بلبل عاشق نیست!

بلکه گلچین سیه کرداریست

که سراسیمه دود در پی گلهای لطیف

تا یکی لحظه به چنگ آرد و ریزد بر خاک،

دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک

توگل شادابی

به  ره باد مرو،

غافل از باغ مشو!!!

ای گل صدپر من

با تو در پرده سخن می گویم!!!

گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ

گل پژمرده نخندد بر شاخ

کس نگیرد ز گل مرده سراغ

دخترم!گوهر من

دل به لبخند حرامی مسپار

دزد را دوست مخوان

چشم امید بر ابلیس مدار

دیو خویان پلیدی که سلیمان رویند

همه گوهر شکنند

دیو کِی ارزش گوهر داند؟ ،

نه خردمند بود آنکه اهریمن را

از سر جهل سلیمان خواند.

تو چراغی تو چراغ همه شب های منی

به ره باد مرو

تو گلی دسته گل صد رنگی

پبش گلچین منشین

تو یکی گوهر تابنده ی بی مانندی

خويش را خار مبين

ای سراپا الماس از حرامی بهراس ‏

قيمت خود مشکن ‏

قدر خود را بشناس ‏

قدر خود را بشناس

*mehdi soheyli*